۱۳۹۴ تیر ۱, دوشنبه

بیماری مهم خامنه ای : جسمی یا روحی؟

مدتی است موضوع بیماری جسمی  خامنه ای مورد توجه محافل خبری و تحلیل گران سیاسی قرار گرفته است. کسانی که این موضوع را واجد اهمیت می دانند با اشاره به سیستم استبدادی حاکم در ایران ، قدرت نامحدود و غیر پاسخگوی رهبر و عدم وجود شفافیت در نحوه انتخاب او ، نسبت به شرایط پس از خامنه ای ابراز نگرانی می کنند. در واقع این نگرانی معطوف به آینده ای است که زمان دقیق آن مشخص نیست. اما به نظر می رسد  بیماری جسمانی خامنه ای موجب غفلت  همگانی از بیماری بزرگ تر و مهم تر او  شده در حالی که  این بیماری ، حال و آینده کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. کسانی که رفتار خامنه ای را به دقت مورد ارزیابی قرار می دهند غالباً بر این باورند که او از اقسام بیماری روحی رنج می برد. نگرانی بالاتر اینکه بیماری های روحی به تدریج همه ارکان و افراد قدرتمند در ساختار سیاسی ایران را به بیماری های مشابه مبتلا کرده  به طوری که در حال حاضر کمتر عرصه سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی در ایران  می توان سراغ گرفت که  نشانه ای از بیماری  های مسری خامنه ای  در آن قابل مشاهده نباشد. آنچه بهانه نگارش این مقاله شد نحوه خبر رسانی رسانه وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص مسابقه والیبال ایران و امریکا بود. خبر گزاری فارس این خبر را با تیتر " تحقیر امریکا در آزادی " منعکس نمود در حالی که وزارت خارجه امریکا  این پیروزی را به تیم ایران  تبریک گفت. ممکن است کسانی اقدام خبرگزاری فارس را ناشی از سلیقه یک فرد یا سرویس در خبرگزاری وابسته به سپاه بدانند اما با رجوع به سابقه اخبار مشابه ، این نکته آشکار می گردد که خبر اخیر،  کپی برداری ولایت پذیرانه  از واکنش خامنه ای به پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر امریکا  در سال هفتاد و هفت بوده است. هفده سال پیش روز اول تیرماه سال هفتادو هفت ، سید علی خامنه ای به مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در برابر تیم امریکا پیامی صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود : " یک بار دیگر حریف قوی‌پنجه و مستکبر طعم تلخ شکست را از دست شما چشید". البته  مردم ایران ، بارها شاهد به کار گیری عبارات سخیف در پیام ها و سخنرانی های عمومی خامنه ای و اهانت های آشکاراو  به منتقدان داخلی  یا رقبای خارجی بوده اند.  رفتار تفرعن آمیز نیز  موضوعی نیست که  انجام آن توسط خامنه ای ، تعجبی را برانگیزد. اما نگاه مستتر در پیام صادره به مناسبت   یک پیروزی ورزشی ، نشانه ای آشکار از بیماری روحی رهبر جمهوری اسلامی است که  بر رفتار رسانه ها و تریبون داران جمهوری اسلامی نیز اثر گذاشته است.

ناگفته نماند که نه خبرگزاری فارس تنها نهاد و رسانه حکومتی است که از رفتار بیمار گونه خامنه ای پیروی می کند  و نه پیروزی ورزشی ، یگانه  عرصه ای است که  تحت تأثیر یک بیماری روانی ، قرار دارد. خامنه ای به شدت تملق خواه است . بیماری تملق خواهی او کار را به جایی رسانده که امام جمعه قم برای ارضای این شهوت رهبر ادعا می کند که سید علی خامنه ای در هنگام تولد فریاد " یا علی " سر داده است. خامنه ای خود را مجاز می داند در مواجهه  با منتقدان و مخالفان ، از بدترین عبارات استفاده  نماید و نان خورهای  رهبر برای تشفی خاطر او ، زشت ترین عبارت ها را نثار کسانی می کنند که رهبر ، کینه آنان را به دل دارد. توصیف معترضان انتخاباتی سال هشتاد و هشت به " خس و خاشاک " توسط احمدی نژاد و بهره گیری احمد علم الهدی از عبارت " بزغاله و گوساله " برای  معرفی تظاهرکنندگان معترض ، از مشهور ترین نمونه هایی است که  نتیجه مستقیم رفتار و گفتار خامنه ای است.  خامنه ای تأثیرات هزینه ساز تر و مخرب تر از نمونه های فوق بر عرصه های گوناگون دارد. او نشان داده که نه تنها تاب شنیدن انتقاد از خود را ندارد بلکه افراد مورد حمایت او نیز از امنیت آهنین برخوردارند و هرگونه تلاش برای انتقاد یا برخورد با آنان ، موجب عصبانیت رهبر و برخورد شدید با منتقد خواهد شد. نتیجه آنکه علیرغم فساد علنی  و کژی های آشکار احمدی نژاد  و دولت او ، چهار سال دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد و نیمی از دوره دوم ، مچلس و قوه قضائیه هیجگونه برخورد مؤثری با تخلفات و مفاسد احمدی نژاد نداشتند.این وضعیت در هشت سال ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی ، نیز عیناً وجود  داشت . خامنه ای مخالفان رفسنجانی را " فتنه گر "  می نامید  و به اشاره او ، نمایندگان منتقد دولت رفسنجانی  در مجلس سوم نتوانستند برای حضور در مجلس چهارم تأییدیه شورای نگهبان را اخذ نمایند. نتیجه آنکه عده ای کاملاً بی اراده و امر بر به مجلس چهارم راه یافتند که پیامدهای مصوبات آنان از جمله حذف دادسرا از سیستم قضایی جمهوری اسلامی -  به درخواست شیخ محمد یزدی رئیس وقت قوه قضائیه - تا سالها گریبانگیر مردم بود. در انتخابات ریاست جمهوری سال هفتاد وشش ، خامنه ای به دنبال آن بود که ناطق نوری را به ریاست جمهوری اسلامی  برساند. اما برخی شرایط خارجی از جمله خروج اغلب سفرای اروپلیی از ایران و تحریم های بانکی ، خامنه ای را وادار کرد به طور موقت دست از لچبازی بردارد و اجازه دهد آنکس که منتخب اکقریت رأی دهنگان است به ریاست جمهوری برسد. البته نگرانی  رئیس جمهوروفت  - رفسنجانی -  از انتخاب کاندیدای نزدیک به رهبر به ریاست جمهوری نیز در جلوگیری از تفلب گسترده در آن انتخابات ،مؤثر افتاد. اما خامنه ای کسی نبود که بی  توجهی مردم به "کد" های متعدد ارائه شده توسط خود را نادیده بگیرد. لذا  از نخستین روزهای ریاست جمهوری خاتمی ، کارشکنی علیه دولت او را آغاز کرد و البته نهادهای نزدیک به رهبر هم برای تبعیت از او،  به صورت مستمردر کار دولت ، اخلال کردند و این اخلال تا سطح ترور مخالفان و منتقدان توسط وزارت اطلاعات ، پیش رفت.

سید علی خامنه ای از نخستین سالهای انتخاب  به عنوان رهبر ، نشان داد که مراجع تقلید منتقد و مستقل را تحمل نمی نماید. او دستور برخورد با بسیاری از روحانیون را صادر کرد که حصر مرحوم آیت اله منتظری و اعمال انواع محدودیت و فشار بر مرحوم آیت اله سید محمد شیرازی نمونه هایی از این " بی تحملی " خامنه ای بود. پیامد دشمنی خامنه ای با آن  دو مرجع تفلید ، رفتار خشن دستگاههای حکومتی با بیوت و حامیان ایشان بود که همچنان ادامه دارد. جدید ترین قربانی کینه ورزی رهبر و عقده گشایی عوامل او ، آیت اله سید صادق شیرازی است که شجاعانه در برابر خرافه ولایت فقیه ایستاده و مردم را از خسارات ناشی از دخالت  نهاد دین  در امر حکومت و دولت آگاه می سازد. خامنه ای که بارها  کینه توزی خویش نسبت به منتقدان را به نمایش گذاشته در برخورد با این روحانی شجاع نیز روش مألوف خویش را درپیش گرفته و مانند همه دیکتاتورهایی رفتار می کند که از بیماری های روحی و روانی رنج می برند . امر بران  و مزد بگیران رهبر هم از ایران تا عراق هرچه می توانند بر این روحانی منتقد و پیروان او فشار می آورند تا تنها صدای منتقد و مؤثر در سطح مرجعیت دینی را خاموش کنند.

بر موارد فوق می توان دهها و صدها نمونه دیگر نیز افزوذ که همه آنها نشان می دهد بیماری روحی خامنه ای تأثیرات منفی بسیار برزگ بر زندگی امروز ایرانیان و آینده کشور ایران دارد. برخی   نگرانی ها ازبیماری جسمی  رهبر  ، به خاطر از هم پاشیدگی نظام فاسد و رانتی حاکم بر ایران پس از مرگ خامنه ای است . این نگرانی به حق است. زیرا در مافیای جمهوری اسلامی ، تا الان خامنه ای قوی ترین بخش این مافیاست  و تا حدود زیادی مانع درگیری های خونین درون حکومتی  بر سرتصاحب اموال ملی و اشغال مناصب سیاسی شده است . با مرگ خامنه ای ، بخش های دیگر مافیای جمهوری اسلامی که از قدرت مشابه برخوردارند به جان هم می افتند که این  امر، بسیاری را نگران ساخته است. آنان در این خصوص هشدار می دهند اگرجه به خوبی می دانند این هشدارها تأثیر خاصی بر تحولات پس از خامنه ای ندارد اما با امید به آگاهی مردم از حقایق  ، مبادرت به تحلیل و اطلاع رسانی می کنند. در این صورت ، هشدار نسبت به پیامد خطرناک بیماری  های روحی رهبر جمهوری اسلامی از اولویت بیشتری بر خوردار است. اهمیت مضاعف بیماری های روحی - روانی رهبر در آنست که این بیماری ها بر خلاف بیماری جسمی خامنه ای ، هم بر امروز ایران اثر دارد هم به دلیل آلوده سازی قدرتمندان حقیقی و حقوقی به ویروس این بیماری ها ، فردای پس از مرگ خامنه ای را نیز خطرناک تر می کند. 



 

۳ نظر:

  1. در دام طرفند کهنه نظام نیفیتم!

    هر بار که سید علی‌ در مخمصه میفتد‌, موضوع بیماری خود را توسط اطرافیان پراکنده می‌سازد یا از حضور در مراسم رسمی‌ سر باز میزند تا ترحم مردم را به خود جلب و از نفرت و کینه انتقام مردم کم کند.

    منتظر باشید در لحظات بحرانی‌ ضرب‌الاجل هسته ای دوباره سر از بیمارستان در بیاورد و خود را به موش مردگی بزند.

    خامنه ای از تباه کاری و خیانت های بی‌ شمار خود در بیم و هراس دائمی از خشم و انتقام مردم به سر میبرد.

    که تصمیمات هسته ای ایران در کرملین اتخاذ میشود و سید علی‌ بر آن اشراف ندارد و تنها مامور اجرایی فرامین است نمی‌داند که سرانجام ارباب چه تصمیمی خواهد گرفت و سرنوشت او چه خواهد شد.

    پاسخحذف
  2. آورین آورین طیب الله انفسکم خیلی خوب بود خیلی خوب بود.

    پاسخحذف