۱۳۹۳ اسفند ۲۴, یکشنبه

علی نهج البلاغه ، علی جمهوری اسلامی (2)




مقدمه : این یادداشت برای مخاطبانی در داخل و خارج از کشور است که همچنان معتقدند جمهوری اسلامی ادامه راه امام علی (ع) است. در حال حاضر جمهوری اسلامی و گروهی از مخالفانش در یک موضوع اشتراک نظر دارند. رهبر جمهوری اسلامی و حامیانش ، بدعت ولایت فقیه را ادامه راه امام علی می دانند - یا اینگونه ادعا می کنند -  گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی هم می خواهندبه هر طریق ثابت کنند آنچه در نظام ولایت فقیه انجام می شود چیزی نیست جز شیوه حکومتی امام علی . همین موضوع یکی از ابزارهای قوی است که جمهوری اسلامی را برای حفظ برخی حامیان متعصب و از جان گذشته خود یاری می کند.صاحب این قلم بدون آنکه وارد چالش با این گروه از مخالفان جمهوری اسلامی شود برخی توصیه های حکومتی امام علی ( ع) را در برابر چشمان حامیان عقیدتی  ولایت فقیه قرار می دهد و آنان را به تفکر دعوت می کند. ناگفته پیداست که رانت خوارانی که جمهوری اسلامی بازار مکاره ایشان برای ادامه چپاول است مخاطب این یادداشت نیستند.
 
----------------------------------------------------------------
 
علی نهج البلاغه  به کارگزار خود - مااک اشتر-  توصیه می کند برای قضاوت در میان مردم کسانی را انتخاب کند که دشمنی های دیگران بر او اثر نگذارد ، هر گاه حق را تشخیص داد از بازگشت به حقیقت ، واهمه نداشته باشد واگر نسبت به حقانیت و درستی فهم خود دچار کوچکترین شبهه ای شد آن شک را مورد توجه قرار دهد.به توصیه امام علی (ع) کسی صلاحیت قضاوت دارد که بیش از هرچیز به اسناد و دلایل توجه کند و با شکیبایی و بدون توجه به نزاع شاکی و متهم ، به دنبال کشف حقیقت باشد.  چنین قضاتی  که به تعبیر امام علی ( ع) تعداد آنان اندک است باید محترم شمرده شوند و کسی از اطرافیان و سوگلی های حاکم برای نفوذ بر ایشان و احکامی که صادر می کنند تلاش ننماید. اما علی جمهوری اسلامی بر سر قضاوت و دستگاه قضا در ایران چه آورده است ؟ نخستین قاضی القضات منصوب او  - شیخ محمد یزدی -   وقتی پس از دهسال تسلط بر آبرو، جان و مال مردم از دستگاه قضا رفت ارزیابی  جانشین اواز دهسال مدیریت  یزدی  این بود که " ویرانه ای را تحویل گرفتم ". هاشمی شاهرودی این سخن را گفت اما دوره دهساله ریاست خود او بر قوه قضائیه جمهوری اسلامی یکی از ننگین ترین دوره های تاریخ قضاوت در ایران است. بیست سال پیش به صورت اتفاقی در تهران  با پزشکی شریف از هموطنان مقیم امریکا  آشنا شدم . او فرزند مرحوم محمد سروری صاحب منصب عالیرتبه قضایی در دوره های گوناگون در رژیم گذشته بود. دشمنی مقامات و قضات جمهوری اسلامی نسبت این  مرد شریف در حکم مصادره اموال او و بستگان درجه اولش ، تجلی یافته بود . اما همه تلاش حضرات به یافتن خانه ای بسیار معمولی در اطراف خیابان طالقانی تهران به نام او و یک باب آپارتمان به نام فرزندش منتهی شده بود که آپارتمان فرزند نیز با وام بانک رهنی خریداری  گردیده بود.اما  صاحب منصبان  قضایی جمهوری اسلامی و اطرافیان آنها چه ؟ نزدیکان هاشمی شاهرودی علناً به کار چاق کنی مشغول  بودند  و هیچ حکمی در هیچ محکمه ای وجود نداشت  که دلالان سرشناس هاشمی شاهرودی ، امکان اثر گذاری بر آن را نداشته باشند. برادر بزرگتر و پر مدعای رئیس فعلی دستگاه قضا هم متهم بزرگ زمین خواری در اطراف تهران است . اما چه کسی جرئت دارد عامل مشکوک انگلیس در ایران و مشاور رئیس قوه قضائیه را مورد پرسش قرار دهد؟
 
توصیه نهج البلاغه در خصوص رفتار حاکم با کارگزاران آنست که همواره  بر کار آنان نظارت کند . علی از  مالک اشتر می خواهد کارگزاران خود را  از میان صاحبان تجربه و حیا پیشگانی انتخاب کند که در خانواده های اصیل پرورش یافته اند. اما در جمهوری اسلامی ، تجربه که هیچ جایگاهی ندارد زیرا هر که تا به حال بر مناصب مدیریتی تکیه زده ، اگر از نور چشمی ها نبوده،  پس از پایان کار به انواع مفاسد متهم شده و ادامه برنامه های او متوقف گردیده است. در خصوص نورچشمی ها هم  تکلیف مشخص است . اولا انتصاب آنها مشروط به داشتن تجربه نیست ثانیاً نه تنها نظارت مؤثر برآنان وجود ندارد بلکه هر گاه بر اثر تصادف ، مفسده ای از آنان کشف شود حاکم با وقاحت دستور" کش ندهید " صادر می کند و مانع پیگیری مفسده ای می شود که عامل آن نورچشمی حاکم است. در خصوص اصالت  و حیای کارگزاران جمهوری اسلامی هم که نیازی به سخن گفتن نیست. علی از مالک اشتر می خواهد چشم های مخفی از میان صداقت پیشگان ، مأمور نظارت بر عملکرد کارگزاران نماید. امروزه ، بهترین و امین ترین چشم های ناظر، مطبوعات و رسانه های مستقل هستند  که در جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگر ، تحت فشار قرار دارند. دستگاههایی همچون قوه قضائیه و مجلس هم که بر اساس قانون اساسی ، وظیفه نظارت بر عملکرد کارگزاران را دارند سالهاست که در جمهوری اسلامی ، اخته شده اند.امام علی می گوید اگر کسی از کارگزاران حکومت نسبت به آنچه ازبیت المال که در اختیار اوست خیانت کرد او را تنبیه کن و ننگ بدنامی را به گردن او بینداز. اما در جمهوری اسلامی ، رئیس فاسد ترین دولت تاریخ ایران ، همچنان قدر می یابد و حتی معاون او که برای بخش کوچکی از هزاران میلیارد تومان فساد به محاکمه نمایشی کشیده شده ، " متخلف خودی"  نامیده می شود.

در باب مالیات گیری ، توصیه امام علی به مالک اشتر آنست که انسان هایی سالم را برای این کار بگمارد. او فلسفه اصلی مالیات را عمران و آبادی می داند و به مالک می گویدهدف از  جمع آوری مالیات نباید جمع آوری مال توسط حکومت باشد و آنچه که به عنوان مالیات جمع آوری می گردد باید صرف  رفاه مردم شود . اما رسوایی سیستم مالیاتی جمهوری اسلامی به گونه ای است که اخیراً رهبر جمهوری اسلامی زبان به اعتراف گشود که " از کارمندان و ضعفا ، مالیات گرفته می شود اما گردن کلفت ها از مالیات دهی ، فرار می کنند". البته همین اعتراف هم با فریب کاری همراه بود. زیرا بزرگترین فرار های مالیاتی توسط نهادهایی صورت می گیرد که در آمد آنها به جای مصرف در مسیر عمران کشور و رفاه مردم ، برای ارضای شهوات سیاسی رهبر ، اتلاف می شود. امام علی به مالک اشتر یاد آوری می کند که " مملکت آباد ، تحمل سختی های احتمالی را خواهد داشت"  اما در جمهوری اسلامی ، عمران و آبادانی واقعی و پایدار ، هیچگاه دغدغه مسئولان نبوده در حالی که  همواره در انتظار تحمل سختی ها ازسوی مردم بوده اند تا سیاست های ماجراجویانه سران نظام با سهولت بیشتر انجام شود.نگاهی به عهدنامه مالک اشتر نشان می دهد گویی او نتیجه عملکرد مدعیان پیروی از خود را به خوبی مشاهده می کرده ، آنجا که می گوید " خرابی ها  به خاطر فقر مردم و کشور است و این فقر دلیلی ندارد جز زر اندوزی و حرام خواری حاکم  و نور چشمی های او ".

در بخش دیگری از عهدنامه مالک اشتر می خوانیم : " هنگامی که مردم می خواهند مشکلات خود را با تو در میان بگذارند اطرافیان  و محافظان را ازخود دور  کن تا آنان بدون لکنت و به دور از هرگونه ترس ، با تو سخن بگویند. اما در جمهوری اسلامی نه تنها مردم عادی نمی توانند به دور از چشم نگهبانان و اطرافیان با حاکم سخن بگویند بلکه ملاقات بلند پایگان کشور با عالی ترین مقام نظام با حضور خیل مخافظان و مراقبان انجام می شود.اگر هم کسی دچار ساده اندیشی شود و بخواهد حتی با لکنت بسیار، انتقادی به عملکرد رهبر داشته باشد سرنوشتی مانند علی مطهری پیدا می کند که هم از گماشتگان رهبر کتک می خورد هم نماینده رهبر- امام جمعه شیراز- ازحمله کنندگان حمایت می نماید. لابد امام جمعه شیراز ،  در هنگام دفاع از این اراذل و اوباش، خامنه ای را ، علی می بیند و خود را مالک اشتر.

امام علی برای آنکه مالک اشتر تحت تأثیر گزارش های اطرافیان ، از واقعیت های ملک و ملت غافل نشود به او می گوید هیچگاه به مدت طولانی از حضور در میان توده مردم را ترک نکند  اما حاکم فعلی جمهوری اسلامی ، بیست و شش سال است  که خود را به  ملاقات های رسمی و پر تکلف ، محدود کرده و این ملاقات ها نیز با حضور صدها  مراقب و محافظ بر گزار می شود. کسانی که سران جمهوری اسالمی را احاطه کرده اند به زیبایی در عهدنامه مالک اشتر توصیف شده اند : " حاکم ، نزدیکان و نورچشمانی دارد که خود خواه هستند و اهل دست اندازی به اموال عمومی. در رفتار با مردم کم انصافند . آنان از نزدیکی با حاکم ، سود می برند و رسوایی و عذاب آن در دنیا و آخرت برای حاکم باقی می ماند".

بر خلاف رویه حاکم در جمهوری اسلامی ، امام علی به کارگزاران خود دستور می دهد " هر گاه رفتار تو باعث بدگمانی مردم شد ، عذر و دلایل خود را با مردم در میان بگذار تا بد گمانی های آنان بر طرف شود" . او آنگاه توضیح می دهد که عادت استدلال برای مردم ،  حاکم را به رفتار پسندیده و اخلاق نیکو با آنان وادار خواهد کرد. به عبارت دیگر اگر حاکم بداند که همواره ناچار است برای رفتار خود دلایل قانع کننده عرضه نماید آنگاه  مراقب همه سخنان و حرکات خود خواهد بود. اما در جمهوری اسلامی نه تنها اقناع مردم مورد توجه نیست بلکه نماینده رهبر در قدرتمند ترین نهاد حکومتی  می گوید " ما اصلا حق نداریم در مورد دلایل و مبانی تصمیمات رهبر ، پرسش کنیم ".

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر